این درد را دیگر به که باید گفت؟

 

قبلا نوشت1: کسانیکه این پست را میخوانند بدانند شخص نویسنده از بعضی قسمتهای کلمات بعدی به هیچ وجه بری و پاک نیست...

قبلا نوشت2: این کلمات "دغدغه" اند...دغدغه ای فرای بدحجابی... دغدغه ای در دختران باحجاب... الگو زهرا(س) است و بس... باقی حرفها دروغ است بانو!

خواهرم! چادرت را در بیاور... اینجا جای تو نیست... تو میخواهی سالهای بعد همسر یا مادر یا خواهر یا دختر یا اصلا خودِ شهید آخرالزمان باشی؟

خواهرم! قسمت میدهم به هرآنچه قبولش داری... آن لباس بندگی را به در کن از تن رنجورت...

خواهرم! تو را به زهرا (س) قسمت میدهم حرمت چادر را حفظ کن! میدانی ما خون داده ایم برای این پارچه سیاه! میدانی "خون" یعنی چه؟ ما داریم هر روز کنایه طعنه فحش ناسزا و ... میشنویم برای این لباس...

خواهرم! وقتی با دوست پسرت هستی درش بیاور! وقتی هنوز صدای بلند خنده ات دل جوانی را می لرزاند درش بیاور...وقتی هنوز یادنگرفته ای چگونه باید با آنها باشی درش بیاور...

خواهرم! این روزها تو خوب میدانی دیگر چادر من و تو تنها یک لباس نیست... این روزها چادر یعنی تفکر! یعنی زهرای مرضیه(س) را شادکردن... بیا و دل خوشی اش را به خودت نابود نکن!

دهانت را با آن بپوشان و بینی ات را ... آنقدر که خفه شوی... ولی وقتی چشمهایت را به  چشمهایشان میدوزی و دهانت را به هر چرتِ بیهوده ای میگشایی درش بیاور...

و..آنها! که وبگردی میکنند... حجاب در صورت است و در سیرت! در رفتار..گفتار... کاش بدانند اگر با آنها حتی در دنیای مجازی ارتباط دارند باید حجابشان را رعایت کنند... این بار چادر حیا سر کنند روسری پاکدامنی و لباس زیبای عفت... شانشان ...شان انسانیت...شان حیا و عفت ... شان زیبای حجاب است... و حجاب تنها در ظاهر نیست...

بیشتر از همه آزار میبینی از دختران سیاه پوشی که به "نام" امام زمان(عج) وارد میشوند در جنبش ها گروه ها ... دوست دارند امامشان را بیاورند... ولی خواسته یا ناخواسته چشم را هم کور میکنند... فکر میکنند شادیشان تنها در گرو "با امثال خودشان بودن" است، پس باید به هر قیمتی این شادی فراهم شود...توهین به پسرها... مسخره کردن آنها...غیبت...نام گذاشتن روی آنها...

کاش حداقل اهداف و نیاتشان پاک باشد!... کاش اینکه میبینیم در بند"اشخاص" هستند و هدف را از یاد برده اند دیگرادامه نیابد... در بند انگشت "طرف" و انگشتر او و کت و شلوارش و موهایش و ریش و سبیل و ...

استغفرالله! خدایا به تو پناه میبرم! چادری ها را حفظ کن!

حرف من این است: قبول! میگویی زندگی ات را تغییر داده؟ میگویی متحولت کرده؟ سوال داری در ذهنت؟ ارادت خاص داری به او؟ همه اینها قبول...

خواهر گلم! الهی من به قربان چشمهای پاک و معصوم و قلب ساده ات!

چرا خودت پی ارزش هایت نمیروی؟ تا اینجا غافل بودی؟؟ خواب بودی؟ اوکی! الان که بیدار شدی... بانو زهرا(س) و بانو زینب(س) راضی اند از نیات و افکارت... اصلا تو بگو رفتارت!گفتارت!

آخر گناه چرا؟ چرا اینهمه جَو؟ تو را چه شده است مگر؟ چه اهمیتی دارد برایت

 این چیزها:

-انگشترش عوض شده...نه؟

-نه...امروز اصلا حالش خوب نیست...

-چقد شیطونه...

-به نظرت زن داره؟

-نه بابا... مث زیگیل میمونه...

-میدونید آقای... من یه مدت تو ....(یه چیز بی ربط مثلا انجمن کشتی بانوان ایران) بودم!

این است فضای گروههای دخترانه ای که برای آقا و سرورشان زمینه سازی میکنند؟؟ این است؟؟

این درد را دیگر به که باید گفت؟ شما بگویید!

 پ.ن: چند بند آخر را "بعضی"ها دقیق بخوانند...

بعدا نوشت:

۱-اولش گفتم آخرش هم میگویم من از این کلمات بری و پاک نیستم این پست تلنگری بود در درجه اول به خودم و دوم به کسانیکه مثل من فکر میکنند...

۲-کسی که جور دیگری فکر میکند دلیلی نمیبینم برای ناراحتیش... شاید من تند رفتم ولی "اصل مطلب" را که با یک تحلیل ساده میشد درک کرد...

۳-این نوشته کلی بود ... من از درون آدمها خبر ندارم فقط انتقادی بود به برخی رفتارهای اجتماعی دختران محجبه... "رفتار ا ج ت م ا ع ی" ... شیعه سعی میکند سوظن همکیشش را تحریک نکند...

۴- مومن آیینه برادرش است... اگر آیینه مقعر است یا محدب آن را نمی شکنند ... "تخت"ش میکنند...

۵- معذرت میخواهم از کسانیکه :::ن ا ر ا ح ت:::: شدند اگر احساس کردند به عزتشان خدشه وارد شده

۶- پر واضح است همه دختران چادری اینطور نیستند خصوصا آنها که در حوزه مهدویت فعالیت میکنند... مسئله اینجاست:شیطان به عزت پروردگارم قسم خورده....

۷-الهی! اعوذ بک من علم لا ینفع....

چرا باید بگوییم "امام" خامنه ای؟

*غربی ها با سه کلید واژه آزادی دموکراسی و حقوق بشر افکار عمومی را اداره میکردند. شرقی ها با دو کلید واژه مبارزه ی پرولتاریا با امپریالیسم و برابری. امام ۵کلید واژه قرآنی را در برابر آن ۵کلید واژه قرار داد.

ادامه نوشته

بسم الله الرحمن الرحیم از دیدگاه رسول اکرم (ص)

بسم الله الرحمن الرحیم

بسم الله الرحمن الرحیم از دیدگاه رسول اکرم (ص) :

قرآن: بسم الله الرحمن الرحیم ،

1-    ظاهرش حکمت است.

2-    باطنش دانش است.

3-    ظاهرش نیکو است.

4-    عجایبش قابل شمارش نیست.

5-    غرابتش شناخته نمی شود.

6-    چراغ های هدایت است.

7-    هادی از گمراهی است.

8-    منازل حکمت است.

9-    بیان از نابینایی است.

10-  نگهدارنده از لغزش است.

11- روشنی از اندوه هاست.

12- نگهدارنده از هلاکت است.

13- رشد از گمراهی است.

14- بیان از فتنه هاست.

15- رساننده از دنیای بسوی آخرت است.

16- کمال دین امت است.

ادامه دارد....

اللهم عجل لولیک الفرج

امظا.

پی نوشت ها:

شناخت نامهای قرآن،ص 135-136

شبر و شبیر کیستند؟

بسم الله الرحمن الرحیم

هنگامی که فاطمه (س) حسن(ع) را زایید ، به  علی (ع) فرمود : برایش نامی بگذار . علی (ع) فرمود : من نمیتوانم قبل از رسول خدا برایش نام بگذارم . در آن هنگام رسول خدا وارد شد ازعلی (ع) پرسید : برای این مولود نام تعیین کرده ای؟ علی عرض کرد: من نمیتوانم بر شما سبقت بگیرم. حضرت فرمود: من هم قبل از خدا نمیتوانم برایش نام بگذارم ،  پس خداوند به جبرئیل وحی کرد که برای محمد (ع) فرزندی زاده شده به زمین نازل شو و از قول من به محمد سلام برسان و به وی ولادت مولود را تهنیت بگو و بعد هم بگو که خدا میفرماید : علی از تو به منزله هارون است از موسی پس نام فرزند او را به نام فرزند هارون کن.

جبرئیل به زمین هبوط کرد به حضرت رسول تهیت گفت و بعد هم گفت : خداوند امر کرده تو او را به نام فرزند هارون بنامی . حضرت از جبرئیل پرسید : نام فرزند هارون چه بوده ؟ جبرئیل گفت: شبر. محمد (ع) فرمود: زبان من عربی است در این زبان نام شبر چیست ؟ جبرئیل گفت :  حسن .  پس نام او را حسن بگذار.

 وقتی که حسین(ع) هم متولد شد، باز خداوند به جبرئیل فرمود :  برای محمد فرزندی متولد شده برو به زمین از قول من به وی سلام برسان و تبریک بگو و بعد هم بگو خداوند میفرماید : علی از تو به منزله هارون است از موسی فرزند او را به نام فرزند هارون بنام . جبرئیل به نزد پیامبر آمد ، فرمان الهی را ابلاغ نمود. حضرت پرسید: نام دوم فرزند هارون چه بوده است ؟ جبرئیل گفت : شبیر. حضرت فرمود : در زبان عربی چیست؟ جبرئیل گفت : حسین

(حدیث قدسی ص 473)

 امظا

از دفتر خاطرات شهید چمران...

 

1-      کتک مفصل

 ماه رمضان بود. روزی یک تومان به من میدادند تا نان برای افطار بخرم. بعداز ظهر،

 در مسجد، فقیری به من مراجعه کرد. از فقر خود گفت و من تنها سکه ام را به او دادم

 و موقع افطار بدون نان به خانه برگشتم. کتک مفصلی خوردم و نگفتم که پول را به فقیر

 داده ام. نمی خولستم حتی در غیاب او منتی بر سرش بگذارم.

2-لرزیدن مثل فقیر

         شبی تاریک، هنگام بازگشت، در میان برف زمستان، فقیری را دیدم که در سرما میلرزید

       نمی توانستم برای او جای گرمی تهیه کنم.تصمیم گرفتم که همه ی شب را مثل آن فقیر در

       سرما بلرزم و از رخت خواب محروم باشم. این چنین کردم و تا صبح از سرما لرزیدم و به

      سختی مریض شدم، چه مریضی لذت بخشی بود.

 

3-غم مردودی همکلاسی

هنگامی که یکی از دوستان هم کلاسی ام در امتحان مردود شد، آن چنان غمش بر دلم نشست که

زار زار گریستم، به طوری که خود او ناراحت شد و مرا آرام کرد که اشکالی ندارد، ناراحت نباش.

امظا.

سفارش خدا به انسان

بسم الله الرحمن الرحیم

بگو بیایید از آنچه خدا برای شما حرام کرده همه را بیان کنم ، اینکه شرک به خدا به هیچ وجه نیاورید و درباره پدر و مادر خود احسان کنید . اولاد خود را به خاطر فقر نکشید، ما شما و آنها را روزی میدهیم و به کارهای زشت آشکار و نهان نزدیک نشوید و نفسی را که حرام کرده به نا حق بقتل نرسانید شما را خدا بدان سفارش نموده که تعقل کنید و هرگز به مال یتیم نزدیک نشوید تا آنکه به حد رشد و کمال رسد و به راستی کیل و وزن را تمام دهید که ما هیچ کس را به قدر توانایی تکلیف نکرده ایم و هرگاه سخنی گویید بعدالت گویید هر چند درباره خویشان باشد و به عهد خدا وفا کنید این است سفارش خدا به شما باشد که متذکر شوید . همانا این است راه راست پیروی آن کنید و از راههای دیگر که موجب تفرقه و پریشانی شماست متابعت مکنید ، این است سفارش خدا به شما باشد که پرهیزکار شوید.

 سوره انعام 153-151

بسم الله الرحمن الرحیم وسه هزار نام درسه نام

بسم الله الرحمن الرحیم

بسم الله الرحمن الرحیم وسه هزار نام درسه نام

در روایت آمده است:« خداوند تبارک وتعالی سه هزار نام دارد،هزار نام مخصوص فرشتگان

مقرب است که آنان می دانند؛ هزار نام مخصوص پیامبران ونهصد ونود ونه نام مربوط به امت

هاست.وخداوند از آن سه هزار نام یک نام را برای خود برگزیده وهیچ ملک ونبی مرسلی ازآن

خبر ندارد واین اسم را مخزون وسرّ مکنون گویند.

از نهصد ونود نه اسم که سهم امت هاست، سیصد اسم در«تورات»ذکر شده است وسیصد اسم

در «زبور» وسیصد نام در«انجیل» ونود ونه اسم در«قرآن» وچون امت محمد(ص) بهترین

امت هاست خداوند مجموع معانی آن سه هزار نام را در سه اسم خود که در«بسم الله الرحمن

الرحیم» وجود دارد وبه ودیعت نهاده وهریک را به معنای هزار اسم خود قرار داده وبه امت

اسلام ارزانی داشته تا هربنده ای که این سه اسم ومعنای آن ها را بداند چنان باشد که تمامی

نامهای خداوند راخوانده ودانسته است.1

رسول خدا(ص) فرمود: شیطان به پیشگاه خداوندعرض کرد: پروردگارا! برای تمامی مخلوقاتت

روزی ووسیله ی زندگانی( خوردنی وآشامیدنی) قرار داده ای وهیچ یک از آنان را فروگذار

نکرده ای، پس روزی من چیست؟

خداوند متعال فرمود: آن چه نام من برآن برده نشود.(روزی توست).2

ادامه دارد......

اللهم عجل لولیک الفرج.

امظا

پی نوشت ها:

1.تفسیر فاتحه الکتاب ص66-67

2.کنز العمال،ج1،ص444

ما را "جوگیر" از این دنیا مبر....

 

*یکشنبه/صبح*

چشمهایش را درشت میکند و با خنده میگوید:

-زن و مرد جدا بودن!... تازه آخرشم که تو خونه عموی عروس قاطی شدن همه زنا روسری سرشون بود....

بعد دوباره انگار چیزی یادش آمده باشد:

-زنا نشسته بودن...اصلا نمی رقصیدن! خیلی مسخره بود...

*پنجشنبه*

رنگ نارنجی لاک ناخنش با حاشیه شالش ست بود... تا جایی که میشناختمش ناخن های واقعیش را

ندیده بودم...

-از هر10 نفری که میفهمن اسم بچه مو گذاشتم "علی" 9 نفر میگن : این چه اسمیه گذاشتی...؟؟!!

ولی من پشیمون نیستم به خاطر اینکه واقعا بهشون معتقدم...

سعی میکنم تعجبم را پشت خنده های مصنوعی ام مخفی کنم... چنان عاشقانه از ائمه میگوید که ...

بعضی چیزها را هرچه فکر میکنم نمیفهمم...

*یکشنبه/بعد از ظهر*

خواستم بگویم...آخر دوستش دارم نمی خواهم گناه...

-نمیشه! وقتی کسی که دوستش داری ، کنارته نمی تونی کلا بیخیال باشی... اس ام اس و زنگ

حداقلشه!

پس یعنی کنترل نگاه =کشک ، حفظ حریم ها با نامحرم =دوغ ، خندیدن و شوخی با نامحرم

هم=ماست(به استثنای کبوترهای عاشقی که همدیگر را دوست دارند ولی به هر دلیلی علیرغم

خواسته خودشان هنوز محرم نشده اند!)

وقتی خانه از پای بست ویران می باشد یعنی برویم کشک بسابیم! یعنی تو خودت را بکش ولی چادری

ها و ریشدارها(بخوانید ریشه دارها) اجازه دارند هر...

*یکشنبه/عصر*

غصه دارم این روزها آقا(علیک السلام) زیاد! فقر بدبختی فلاکت بیماری ازدواج .... ته ته تهش را که

 میگیری یک نخش میرسد به نبودنت... کاش بفهمیم...

از شهادت گفتن و آن را خواستن از تو کمی برای من یکی خنده دار است...

آه ای گناه...! چقدر از تو پرم!...

خودت را میخواهم ولیعصر(عج)! خود خود خودت....بیا که ما هنوز خیلی  کوچکیم بیا که بزرگ شدن

سخت است آقا... سخت میدانی یعنی چه؟

یعنی تو برای من گریه کنی و من برای تو...

خدایا! نباشد که ما از جوانانی باشیم که یک ماه و شش ماه و یک سال و دوسال ... فهمیدند که او

 نیست

 خدایا! زندگی ما را از "جَوّ" خالی و مصون دار و  ما را "جوگیر" از این دنیا مبر....

پ.ن: عبدالحسین شاه زید! وقتی گفت: حجاب تنها قانونی است که در کشور اجرا میشود به عکست

 نگاه کردم و آرام شدم... راستی میدانستی چشمهایت چه آرامشی دارند؟ آرام در دل میگویم: کدام

 قانون دنیایی خون سرخت را اجرا میکند؟

چه تماشایی میشوی آنگاه که با مولا حسین(ع) به نماز بایستی...

امظا.

haji

خداوندا ! اهل دنیا کدامند واهل آخرت کدام ؟

 بسم الله الرحمن الرحیم

ای احمد، من دنیا و اهل آن را دشمن میدارم و از آنها بدم میآید ولی آخرت و اهل آخرت را دوست میدارم

 حضرت محمد عرض میکنند :خداوندا اهل دنیا کدامند واهل آخرت کدام ؟

خداوند میفرماید : اهل دنیا کسی ایست که زیاد بخندد و زیاد بخوابد و زیاد خشمناک بشود و کمتر راضی باشد و به هر کس بدی کند، از او معذرت نخواهد و هر کس از او معذرت بخواهد آن را قبول نکند . هنگام اطاعت خدا کسل است. ولی موقع ارتکاب گناه شجاع و جری است. آرزوهای دور و دراز دارد در صورتیکه مرگش به وی نزدیک است .از نفس خود حساب نمیکشد . زیاد حرف میزند ولی نفعش به مردم کم است .از خدا نمیترسد ولی هنگام مشاهده غذا شاد و خندان میشود . بدان که اهل دنیا هنگام رفاه و وسعت رزق، به خداوند شکر نمیکنند و در مقابل بلاها هم صبر نمیکنند. خود را با آن کارهایی که نمی کنند تعریف  مینمایند و مردم را به چیزهایی دعوت میکنند که خودشان ندارند و بدیهای دیگران را به رخشان میکشند .

حضرت محمد عرض کردند: خداوندا،غیر از این عیبها آیا دراهل دنیا خوبی هم هست؟ خداوند فرمود : ای محمد ، عیوب اهل دنیا زیاد است. در وجود آنها جهالت و حماقت است و در مقابل کسی که به آنها تعلیم میدهد تواضع نمیکنند و هم در نفس خود، خود را عالم میدانند ولی آنها در نزد عرفا جاهلند.

ادامه نوشته

قطره ای از نهج البلاغه

بسم الله الرحمن الرحیم

خدایا! تویی سزاوار ستایش های نیکو،  بسیاروبیشمارتو را ستودن، اگرتو را آرزو کنند پس بهترین آرزویی واگر به تو امید بندند ،بهترین امیدی .

خدایا! درهای نعمت برمن گشودی که زبان به مدح غیرتو نگشایم و بر این نعمت ها غیر از تو را ستایش نکنم، و زبان را در مدح نومید کنندگان، و آنان که مورد اعتماد نیستند باز نکنم .خداوندا! هر ثنایی که از سوی ستایش شده پاداشی دارد، به تو امید بستم که مرا به سوی ذخائر رحمت و گنجهای آمرزش آشنا کنی . خدایا! این بنده  توست که تو را به یگانگی میخواند،  و توحید و یگانگی تو را سزاست و جز تو کسی را سزاوار این ستایشها نمی داند .خدایا! مرا به درگاه تو نیازیست  که جز فضل تو جبران نکند، و آن نیازمندی را جز عطا و بخشش تو به توانگری مبدل نگرداند، پس در این مقام رضای خود را به ما عطا فرما،  دست نیاز ما را از دامن غیر خود کوتاه گردان که (( إنَّکَ علَی کُلِ شَِی ءٍ قَدیر))

ارزش عالم و بی ارزشی جاهل

دانا کسی است که فدر خود بشناسد، و در نادانی انسان این بس که ارزش خویش نداند .

بدترین افراد نزد خدا کسی است که خدا او را به حال خود واگذاشته تا ازراه راست، منحرف گردد و بدون راهنما برود، اگر به محصولات دنیا دعوت شود تا مرز جان تلاش کند، اما چون به آخرت و نعمتهای گوناگونش دعوت شود، سستی ورزد،گویا آنچه برای او کار میکند، واجب و آنچه نسبت به آن کوتاهی و تنبلی می کند از او نخواسته اند .

امظا.

 

بسم الله الرحمن الحیم

بسم الله الرحمن الرحیم

 

حضرت رسول(ص) می فرماید: اولین چیزی که قلم به نوشتن درآورد«بسم الله الرحمن

الرحیم» بود. پس درآغاز هرکاری این آیه شریفه را بنویسید که این آیه مقدس از آسمان نازل

شده است.1

تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم:

عبد الله ابن سنان می گوید: ازامام صادق (ع) درباره تفسیر ومعنای «بسم الله الرحمن

الرحیم» سؤال کردم آن حضرت فرمود: حرف «ب» یعنی بماءٌ وعظمت حضرت احدیت.حرف

«س» شأن وجلال خداوند.حرف «م» مجد وشکوه خداوند خواهد بود وبعضی برآنند که حرف

«م» برمالکیت مطلق وحقیقی پروردگار دلالت دارد.«الرحمن» نسبت برهمه آفریده شده

هاوموجودات (دراین جهان) دلسوز ومهربان است.«الرحیم» (درجهان پس از مرگ وآخرت) تنها

نسبت به مؤمنان رحیم وبخشنده است.2

جامع ترین وکاملترین نام خداوند:

بسم الله جامع ترین وکامل ترین نام خداوند است وهمه صفات اورا یکجا بازگو می کند اما نام

های دیگر اشاه به بخشی از کمالات او است؛مانند خالقیت ورحمت او ومانند او.

امام صادق(ع) می فرماید: بسیار می شود که برخی از شیعیان بسم الله را درآغاز کارشان

ترک می گویند وخداوند آنها را با ناراحتی مواجه می سازد تابیدار شوند وضمنا این کار ازنامه

اعمالشان شسته می شود.3

ادامه دارد.....

اللهم عجل لولیک الفرج....

امظا.

پی نوشتها:

1.جامع الاخبار،ج2،ص632

2.بحار الانوارج85،ص51

3.سفینة البحار،ج1،ص633

فکرپریشان درنماز

بسم الله الرحمن الرحیم

فكر پریشان در نماز

سید هاشم امام جماعت مسجد «سردوزك» بعد از نماز منبر رفتند. در ضمن توصیه به لزوم

حضور قلب در نماز فرمودند: روزی پدرم می‌خواست نماز جماعت بخواند. منهم جزء ‌جماعت

بودم ناگاه مردی به هیئت دهاتی وارد شد. از صفوف عبور كرد تا صف اول و پشت سر پدرم

قرار گرفت. مؤمنین از این كه یك نفر دهاتی در صف اول ایستاده ناراحت شدند. او اعتنایی

نكرد و در ركعت دوم در حال قنوت، نمازش را فُرادا كرد و نمازش را به تنهایی به اتمام رساند.

همان جا نشست و مشغول نان خوردن شد. چون نماز تمام شد مردم از هر طرف به او حمله

و اعتراض كردند او جواب نمی‌داد. پدرم فرمود: چه خبر است؟ گفتند: مردی دهاتی و جاهل به

مسجد آمد و در صف اول پشت سر شما اقتدا كرد. آنگاه وسط نماز قصد فُرادا كرده و پس از

اتمام نماز، نشسته نان می‌خورد. پدرم به آن شخص گفت چرا چنین كردی؟ در جواب گفت:

سبب آن را آهسته به خودت بگویم یا در این جمع بگویم؟ پدرم گفت كه در حضور همه بگو؟

گفت: من وارد این مسجد شدم به امید اینكه از فیض نماز جماعت با شما بهره‌مند شوم. چون

اقتدا كردم، دیدم شما در وسط حمد از نماز بیرون رفتید و در این حال واقع شدید كه من پیر

شده‌ام و از آمدن مسجد عاجز شده‌ام، الاغی لازم دارم پس به میدان الاغ فروش‌ها رفتید و

خری را انتخاب كردید. و در ركعت دوم در خیال تدارك خوراك و تعیین جای او بودید. من عاجز

شدم و دیدم بیش از این سزاوار نیست با شما باشم، لذا نماز خود را تمام كردم این را بگفت و

رفت. پدرم بر سر خود زد و ناله كرد و گفت: این مرد بزرگی است او را بیاورید: من با او كار

دارم. مردم رفتند كه او را بیاورند، ناپدید گردید، و دیگر دیده نشد.[1]

[1] .راهنمای سعادت، ص152.

امظا

جمعه آخر ماه مبارک رمضان

جابربن عبد الله انصاری نقل میکند که در جمعه آخر ماه رمضان ،بر رسول خدا وارد شدم هنگامی که چشم ایشان بر من افتاد فرمود : ای جابر! این جمعه ی آخر ماه رمضان است ،با او وداع کن و بگو :(( اللهم لا تجعله آخر العهد من صیامنا ایّاه ،فان جعلته فاجعلنی مرحوما،ولا تجعلنی محروما )) یعنی خدایا! این رمضان را آخرین روزه ی ما قرار مده ، وچنانچه قرار دادی ،پس ما را مورد رحمت خود قرار بده و ما را محروم مساز . و فرمود :هر کس این را بگوید به یکی از دو امر نیکو نائل میشود ،یا آن که عمر پیدا میکند و ماه رمضان بعدی را درک مینماید ،ویا آن که مورد بخشش و رحمت خدا قرار میگیرد

 امظا

(بحارالانوار ج98،ص172)

گناهان یک شهید 16 ساله

در تفحص شهدا، دفترچه یادداشت یک شهید 16 ساله پیدا شد که گناهان

هرروزش را در آن یادداشت می کرد، گناهان یک روز او این ها بود:

1.سجده نماز ظهر طولانی نبود.

2.زیاد خندیدم.

3.هنگام فوتبال شوت خوبی زدم که از خودم خوشم آمد.

راوی در سطر آخر اضافه کرده بود که: دارم فکر می کنم چقدر از یک پسر

16 ساله کوچکترم.

امظا.