امظا:انتظار،مبارزه،ظهور،انتقام
بسم الله الرحمن الرحیم
صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنا...
مولای من! ای بهشتی ترین نگار! ذخیره ی آخرالزمان! سلام بر تو...!
سلامی همراه با ولایتی خالصانه...
تو همچنان در غیبت و ما همچنان در غفلت... شود که ظهور پیروزت را نظاره گر باشیم؟!
شود که هوا را از عطر حضورت آکنده سازی؟
گل ریزون
بسم الله الرحمن الرحیم
یه جایی، یه چی شنیدم، زیادی به دلم نشسته...
یه بنده خدایی توی عالم رویا به یه شهید میگه: این پایین کسایی هستن که یاد شما شهدا میکنن، شما هم به یاد اونا هستید؟
اون شهید جواب میده: ما به امام حسین(علیه السلام) گفتیم کسایی تو دنیا یاد ما هستن، ایشون فرمودند: من سفارش همه اونایی که یاد شما شهدا هستند به علی اکبرم میکنم...
اعتقادم اینه که:
هرچی بخواد همون میشه شاهزادهی دو عالمه
مثل یه چشم بهم زدن میبره مارو علقمه
میخوایم گل ریزون راه بندازیم، 72 خاطره از 72 شهید...
نیت کنید، هر حاجتی که دارید، یه چراغ توی این بزم شهدا روشن کنید...
یه خاطره از یه شهید بفرستید تا ارباب سفارشتونو به علی اکبرش کنه...
یه جور دیگه، هوا جوونا رو داره
برو در خونه ش، برو چشم انتظاره
امتحان کنید مطمئن باشید جواب میده...
اشک زبان دل است وگریه فریاد عصر مظلومیت
بسم الله الرحمن الرحیم
اشک زبان دل است وگریه فریاد عصر مظلومیت
ما هرچه داریم از محرم است با رسیدن این ماه دل ها زنده می شود.
مراسم عزاداری به یاد کربلا وعاشورا مایه بقا مکتب وگسترش وتبلیغ معارف دین، واحیا فرهنگ اهلبیت بوده است.
شهید مطهری می فرماید: عزاداری حسین بن علی (ع) یک حرکت است،یک موج است، یک مبارزه اجتماعی ست.
امام حسین (ع) در قرآن:
مرگ دست خداست
«بگو: اگر در خانه های خود بودید، آنهایی که کشته شدن برآنها مقرر شده بود، قطعابه سوی آرامگاه های خود،بیرون می آمدند(وآ نهارا به قتل می رساندند.)» آل عمران/154
امام حسین در روز عاشورا فرمود:
«آیا کتاب خدارا که برجدم پیامبرخدا(ص) فرستاده شده نخوانده اید:«هرجا که باشید مرگ شما را درمی یابد اگرچه دردژهای محکم وسرافراشته باشید.» وخدای منزه وپاک فرماید:
«قطعا انان که کشته شدن برایشان مقرر شده به سوی آرامگاه های خود بیرون آیند.»
اگر من درجای خود بمانم، این مردم نگون بخت چگونه آزموده می شوند؟ وبه چه چیزی مورد آزمایش قرار می گیرند؟
وچه کسی در گودال من در کربلا می آرمد؟ وبه تحقیق در روزی که خدا زمین را گسترانید، آن(کربلا)را برای من برگزید وآن را پناه گاه شیعیان ما قرار داد تا درآنجادر دنیا وآخرت امن وآسایش یابند.» بحار،ج4ص331
پیروزی بزرگ
«می گویند: ای کاش ماهم با آنها بودیم، وبه رستگاری وپیروزی بزرگی می رسیدیم!»
نسا/73
امام رضا(ع) فرمود:
ای پسرشعیب،اگر دوست داری که درمکانهای بنا شده در بهشت با پیامبروخاندانش جای گیری، پس قاتلان حسین(ع) را لعنت نما.ای پسر شعیب،اگر دوست داری که ثواب آن که با حسین(ع) شهید شده را داشته باشی پس چون اورا یاد کنی بگو: ای کاش با آنان بودم وبه فیروزی وکامیابی (جاودانگی) ره می یافتم.
کشتن امام حسین(ع)در مقابل اهل بیتش:
وکسی را که خداوند خونش را حرام شمرده، نکشید،جز به حق!
اسراء/33
امام صادق(ع) فرمود:
مراد از نفسی که خداوند کشتنش را حرام نموده این است که حسین را در میان خانواده اش به قتل رساندند.
امام حسین وزکریا(ع)
«وپیش از این، همنامی برای او قرار نداده ایم!» مریم/7
امام صادق(ع) فرمود:
«ما از قبل برای او همنامی قرار ندادیم: حسین بن علی(ع) ویحیی بن زکریا است که از قبل همنامی نداشت وآسمان فقط برآن دو چهل روز گریه کرد،گفتند: گریستنش چگونه بود؟
فرمود:«به سرخی طلوع می کرد وبه سرخی نیز غروب می نمود.»
کلمه توحید
«او کلمه توحید را کلمه پاینده ای در نسلهای بعد از خود قرار داد، شاید به سوی خدا بازگردند!»
زخرف/28
امیر المومنین(ع) در حدیثی فرمودن:« واین آیه درباره ما نازل شده است: واو آن را کلمه ای پاینده در نسلهای بعد از خود قرار داد،(یعنی) امامت در نسل حسین(ع) تا روز قیامت باقی ست.»
دوحادثه بزرگ
«آن روز که زلزله های وحشتناک همه چیز رل به لرزه در می آورد، وبه دنبال آن، حادثه دومین رخ میدهد.» نازعات/6-7
امام صادق(ع) درتأوبل این آیه شریفه که:
«روزی که لرزاننده وزلزله ای بزرگ جهان را بلرزاند وبه دنبال آن حادثه دومین رخ می دهد» فرمودند:«لرزاننده حسین بن علی (ع) وحادثه دومین علی بن ابی طالب(ع) است، نخستین فردی که در رجعت قبر اوشکافته شده واز آن بیرون می آید وخاک را از سر می زداید حسین بن علی(ع) است.» تفسیربرهان ج4ص110
خدایا!ماراجزو گریه کنان واقعی قرار بده.
خدایا!آن دنیا چشم مارا گریان قرار مده.
خدایا!اشک مارابر امام حسین(ع) زیاد کن.
خدایا!در این دنیا زیارت امام حسین(ع) وآن دنیا شفاعت آن حضرت را نصیب ما بفرما.
خدایا! توفیق بده همیشه زیارت عاشورا بخوانیم.
التماس دعا...
یاحسین....
امظا
راه های نفوذ شیطان
بسم الله الرحمن الرحیم
راه های نفوذ شیطان
این موجود شرور به گونه های مختلف خود را به انسان نزدیک می کند واو را فریب می دهد که از جمله راه های نفوذ ابلیس عبارتند از:
* زیبا نمایی اعمال انسان؛«شیطان کردار زشت را زیبا جلوه می دهد.»1
* دنیا خواهی ومال اندوزی؛ امام علی (ع) فرمودند:«علاقه به درهم ودینار از تیرهای زهر آگین شیطان است»
شیطان می گوید از سه طریق برانسان غلبه می کنم:
ـــ مالی که از راه ناحق وحرام به دست آید.
ـــ ثروتی که در راه باطل وحرام مصرف شود.
ـــ دارایی که او را از راه حق باز دارد.2
* فحش وناسزاگویی؛ پیامبر اکرم(ص) فرمودند: « دونفر که به یکدیگر دشنام می دهند وناسزا می گویند،دوشیطان هستند که همدیگر را تکذیب می کنند».3
* جدال وگفتگوهای بی حاصل ؛ امام صادق (ع) می فرمایند:« جدال و ستیزه جویی دردی ست بسیار وخیم وپست، ودر انسان هیچ خصلتی بدتر از آن وجود ندارد زیراستیزه جویی خوی ابلیس واخلاق وابستگان اوست.»4
* خشم .غضب؛ «ازخشم وغضب برحذر باش به درستی که این اخلاق زشت لشکری عظیم از سپاه ابلیس است»5
* شهوات وخواهش های نفسانی؛«شهوات دام های شکار شیطان هستند. وخواهش های نفس سرلشگر شیطان است.»6
* وسواس داشتن؛«پناه میبرم از شر وسوسه های شیطان که در سینه های انسان ها وسوسه می کند»7
که نمونه تام وکامل وسوسه شیطان، انسان وسواس است.
* آواز خوانی ولهو ولعب وپایکوبی؛ حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند:«شیطان اول کسی بود که نالید واول نفری بود که به رقص وآواز پرداخت.»8
درهمین مورد باز پیامبر اکرم(ص) می فرماید:«وقتی که به جشن عروسی دعوت شدید، تعجیل نکنید وزود به مجلس عروسی نروید، بلکه در رفتن به یک چنین مجلسی کندی کنید زیرا مجلس عروسی دنیا را به یاد انسان می آورد(وانسان را غافل می کند).»9
* نفوذ شیطان از طریق چشم؛ شیطان می گوید: «نگاه به نامحرم کمان قوی من است وتیری است که هرگز به خطا نمی رود.»10
* کوچک شمردن گناهان؛ پیامبراکرم(ص) فرمودند:«به درستی که شیطان راضی وخشنود میشود به همان گناهان کوچکی شما مرتکب می شوید.»11
* عجله کردن وعجول بودن؛ حضرت رسول (ص) می فرماید:«عجله کار شیطان است وصبر وآرامش درکارها از خدای عزوجل است.»12
* حسد وحسودی کردن؛ «حسد بزرگترین دام شیطان است.»13
* غرور وخودبینی ؛«برتو باد دوری از خود بینی،خودپسندی ودوست داشتن ستایش از تو، زیراکه این علاقه از محکم ترین فرصت های شیطان است.14
* دروغ گفتن؛ امام صادق(ع) فرمودند:«برخی از مردم که خود راشیعه ما می دانند چنان دروغ می گویند که شیطان هم نیاز مند به شاگردی آنان است.»15
* جدائی از جمع وتک روی؛«دوری کنید ازجدائی وتنهایی بدرستی که جداشده از اهل حق ازآن شیطان است.همان طور که گوسفند جدای از گله ،طعمه گرگ است.»16
* ایمان بی عمل وعقیده بدون عمل؛ امام صادق(ع) درخصوص شیطان که خودرا دوستدار حضرت علی بن ابیطالب(ع) می داند فرمودند:
آن ملعون با زبان حب ودوستی علی بن ابیطالب(ع) ایمان آورده بود، ولی از دل به این موضوع کافربود وبه همین علت چون شیطان خضوع وایمان قلبی ندارد،ازحب علی بن ابیطالب(ع) هم بهره ای نمی برد زیرا اگر درشیطان خضوعی بود برآدم ابوالبشر سجده می کرد.
پس وای برفرد می نماز وآنکس که برای خدا خضوع نمی کند ونماز نمی خواند وبرای حق سجده نمی کند.17
پی نوشت ها:
1.سوره نمل آیه 24.
2.محجة البیضاء،ج5ص62.
3.جامع السعادات،ج1ص334
4.منیة المرید،ص118.
5.نهج البلاغه،نامه 69.
6.غررالحکم،ج2ص137.
7.سوره ناس آیات 4و5.
8.بحارالانوارج60ص199
9.مستدرک الوسائل،ج2ص119.
10.محجة البیضاء ج5 ص180.
11بحارالانوارج70،ص363
12.میزان الحکمة،ج6 ص73.
13.عررالحکم ج1ص394
14.همان ج2ص298
15.روضة الکافی،ح363
16غررالحکم ج2ص326
17.بحارالانوارج60ص253
امظا
عرفه
بسم الله الحمن الرحیم
یک نخ از جامه احرام تو مارا کافیست
نه که مارا. همه خلق جهان را کافیست
پسرحضرت نرگس به جمالت نازم
گوهر مهر تو مارا به دو دنیا کافیست
درمنی یا به حرم یاعرفات یامشعر
لحظه ای یاد کنی از من شیدا کافیست
گرتو راضی شوی از من. همه روزم عرفه است
نامه ای گرشود از سوی تو امضا کافیست
اللهم عجل لولیک الفرج...
امظا
حکایت آن درخت
بسم الله الرحمن الرحیم
حکایت آن درخت
درمیان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند:« فلان جا درختی ست وقومی آن را می
پرستند.» عابد خشمگین شد،برخاست وتبر بردوش نهاد تا آن درخت را برکند. ابلیس به
صورت پیری ظاهر الصلاح، برمسیر اومجسم شد وگفت:«ای عابد برگرد وبه عبادت خود
مشغول باش.» عابد گفت :«نه ، بریدن درخت اولی است.» مشاجره بالا گرفت ودرگیر شدند.
عابد بر ابلیس غالب آمد ووی را بر زمین کوفت وبر سینه اش نشست. ابلیس در این میان
گفت:« دست بدار تا سخنی بگویم، توکه پیامبر نیستی وخدا بر این کار تو را مأمور ننموده
است، به خانه برگرد تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن ودیگری را انفاق
نما واین بهتر وصواب تر از کندن آن درخت است»
عابد با خود گفت:« راست گوید یکی از آن به صدقه دهم وآن دیگر هم به معاش صرف کنم»
وبرگشت.
بامداد دیگر روز دو دینار دید وبرگرفت. روز دوم دو دینار دید وبرگرفت. روز سوم هیچ نبود.
خشمگین شد وتبر برگرفت. باز درهمان نقطه ابلیس پیش آمد، وگفت:«کجا؟» عابد گفت:«تا آن
درخت برکنم» گفت: « دروغ است، به خدا هرگز نتوانی کند»، درجنگ آمدند. ابلیس عابد را
بیفکند چون گنجشکی در دست!
عابد گفت:«دست بدار تا برگردم. اما بگو چرا بار اول برتو پیروز آمدم واینک، درچنگ تو
حقیر شدم؟»
ابلیس گفت:« آنوقت تو برای خدا خشمگین بودی وخدا مرا مسخر تو کرد،که هرکس کار برای
خدا کند، مرا براو غلبه نباشد؛ ولی این بار برای دنیا ودینار خشمگین شدی، پس مغلوب من
گشتی»
کیمیای سعادت، ص 757
آری، عملی که با مجاری نفع وضرر مادی آلوده شد، درشکار گاه شیطان می افتد. اما در عالم
فوق امیال نفسانی، درعالم عشق ومحبت خدا، انسان از تیر رس شیطان در امان است.
اسرائیل"باید"از صحنه روزگار محو شود....
-مگر فلسطینیان ناصبی و کافر نیستند و با امیرالمومنین و اهل بیت
علیهم السلام به صورت علنی دشمنی نمی ورزند پس چرا ما باید از
آنها حمایت کنیم؟

ترکش نگاه
بسم الله الرحمن الرحیم
*مارتین ایندیک از عناصر اصلی محقق آمریکایی درباره اسلام وخاورمیانه
اخیرا اعلام کرده است:
دیگر وقت آن نیست که دانشجویان را به خیابان ها بکشانیم؛ بلکه باید چادر را
از سر زنان برداشت واز این طریق می توان نظام اسلامی ایران را سرنگون
کرد.
*یکی از مقامات بلند پایه آمریکا می گوید:هر زن چادری در کوی وبرزن ایران ؛
به منزله پرچم جمهوری اسلامی است؛لذا ما برای براندازی این نظام ؛ باید
این حجاب را سست نمائیم.
*میشل هوئلیک : نویسنده اسلام ستیز فرانسوی می گوید:
جنگ برضد اسلام گرایی ؛ باکشتن مسلمانان فایده ای ندارد ؛ فقط با فاسد
کردن آنها می توان به پیروزی دست یافت. پس باید به جای بمب
برسرمسلمانان دامن های کوتاه فرو بریزیم.
*جیمز لادن خبرنگار رادیو ملی آمریکائی طی گزارشی با خوشحالی گزارش
داد:
مردم ایران برای آزادی بیشتر فشار آورده اند. اکنون انواعی از موسیقی که
قبلا با مخالفت شدید روبرو بود ؛ عمومیت یافته ؛ وزنها حجاب را تعدیل می
کنند وکت های آنان کوتاه وکوتاه تر می شود.
نخست وزیر اسبق اسرائیل در کنگره آمریکا اعلام می دارد: ترویج بی بند
وباری وزندگی های مادی وجنسی عواملی هستند که بخش آنها از طریق
برنامه های تلویزیونی ماهواره ای می تواند نقش بسیار تعیین کننده در
حکومت ایران داشته باشد.
آیا آمار مصدومین «ترکش نگاه» را دارید؟
آیا ضایعات« تیر های مسموم نگاه» را می شناسید؟
آیا می دانید چه تعداد، مبتلایان به ویروس هوس دربستر نگاه آرمیده اند؟
خواهران ما باید در «سنگرحجاب» موضع بگیرند وبرادران ما باید با «واکسن
تقوا» خود را واکسینه کنند، وگرنه عوارض «نگاه» و« بدحجابی» دامن
دوطرف را می گیرد.
یاحق
امظا
به نام مدرسه به کام....
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام مدرسه به کام.......
ساعت هفت ونیم صبح بود، مادر از آقای راننده خواهش کرد دخترش را جلوی مدرسه پیاده
کند. تاکسی حرکت کرد و وقتی دختر مطمئن شد از تیررس نگاه مادر دور شده، اولین کاری که
کرد این بود که چادر را از سرش برداشت ، به زحمت تا کرد وتوی کیفش گذاشت. نیم نگاهی
به آینه ونیم نگاهی به خانمی که کنارش نشسته بود انداخت وبعد آینه کوچکی از کیف مدرسه
اش بیرون آورد ؛ مقنعه اش را کمی عقب زد وتکه ای از موهایش را توی صورتش ریخت...
رژ لب را که بیرون می آورد، با نگاه معنی دار خانم مسافر روبرو شد؛ از همانجا توی کیف
مقداری از اونو روی نوک انگشتش مالید وبعد به آرامی...!
از جلوی مدرسه رد شدند. راننده گفت: « دخترم مدرسه»
اما دخترک با خونسردی گفت: « یه چهار راه بالاتر پیاده میشم.»!
خانم مسافر با تءسف تلفن همراهش را برداشت وبه شوهرش زنگ زد: « علی جان، میشه
خواهش کنم خودت مریم رو تا مدرسه برسونی!؟».
پشت بعضی از نگاه های مسموم ومحبت های فریبا، دره ی هولناکی از سقوط وشب تاریکی از
بدبختی ست. بعضی قیمت خود را نمی شناسند وخود را ارزان می فروشند. همه مدعیان دوستی
وعشق، خریدار نیستند، بلکه فقط قیمت می کنند......
نظامی می گوید:
چه خوش نازی ست ناز خوبرویان
زدیده رانده را از دیده جویان
امظا.
نقشه های استعمار از زبان یک جاسوس
بسم الله الرحمن الرحیم
هنرمند کسی است که بتواند درفضای آلوده، پاک وعفیف بماند وگرنه گناه و آلودگی که هنر نیست واز همه کس برمی آید......
نقشه های استعمار از زبان یک جاسوس:
مستر همفر، جاسوس مشهور انگلیسی در کشورهای اسلامی ، یکی از نقاط قوت مسلمانان را حجاب زنان می داند ومی نویسد:
« زنان آنان داری حجاب محکم هستند که نفوذ فساد در میانشان ممکن نیست». ودر جایی دیگر می نویسد: « به هر وسیله ای که شده باید زن مسلمان را از حجاب اسلام خارج کرد وبی حجابی را در بین مسلمانان رایج نمود وابتدا برای گول زدن آنها ( برای این)که حجاب را کنار بگذارند ، باید به آنها تفهیم کرد که حجاب به صورت چادر ویا عبا مربوط به اسلام نیست. چادر لباس قدیمی ایرانیان قبل از اسلام بوده وعبا لباسی ست که خلفای عباسی برای زنان مسلمان رسم کرده اند واین یک لباس اسلامی نیست... خواه ناخواه وقتی زن ها از حجاب خارج شوند، مردها وجوانان فریفته می شوند ودر نتیجه ، فساد در کانون خانواده ها رخنه می کند ، برای اجرا باید اول سعی کرد زنان غیر مسلمان در کشورهای اسلامی را از حجاب خارج کرد تا زنان مسلمان نیز از آنان پیروی کنند.»
(منبع: گلبرگ، دی 1381،شماره 37)
هوشیار باشیم که دام های فریب، جاذبه های گناه، آنتن های وسوسه گر وفیلم ها وسی دی های دجال گونه، ایمان وعفاف مارا نربایند ، خدا فراموشی، خود فراموشی را در پی دارد.
به امید ظهور مولایمان که صدالبته نزدیک است.....
یامهدی(عج).
امظا.
بخشی از سخنان آقای ازغدی(2)
« در عملیات بدر، بچه ها سی ساعت در هورالهویزه پارو زدند. وقتی خط را گرفتند، حدود 72 ساعت زیر بمباران گاز خردل بودند. مقاومت بچه ها همه به عشق تشکیل حکومت علوی بود. در عمليات بدر وقتي يك عده از بچه ها و شهدا و مجروحان آن جا ماندند و بقيه برگشتند به عقب، دوباره گفتند كه اگر مي توانيد بلند شويد و به محور برگرديم، نيرو لازم داريم. دوباره بچه ها به نام اميرالمومنين و به نام اهل بيت بلند شدند و آمدند. این بچه ها که شیمیایی شدند و الان 16 سال است که نمی توانند یک نفس راحت بکشند ـ بچه هایی که مطابق آمار در 96 درصد از وصیت نامه هایشان کلمه ولایت فقیه آمده است ـ به خاطر حکومت دینی و اجرای احکام شهید شدند. در عملیات کربلای 4 بچه های غواص که وارد آب می شدند، من کنار آب بودم؛ بچه ها به سجده می رفتند و وارد آب می شدند. اخوی هم جزء آنها بود؛ هیچ کدام آنها برنگشتند و همه مفقود شدند. من به برادرم گفتم: فلانی این جا محور عمل چگونه است؟ محکم گفت: ما را می زنند؛ ولی ان شاءالله بچه های موج دوم که پشت سر ما می آیند، جزیره را می گیرند؛ به همین راحتی؛ بعد هم بچه های ستون غواص، وارد آب می شدند و این بسیجی ها دم گرفتند: لبیک، اللهم لبیک و داخل آب شدند. این ستون در باتلاق های هورالهویزه و جزیره بوآرین فرو رفت؛ ولی وصیت نامه هایشان هست؛ آنها نوشته اند که ما برای اجرای عهدنامه مالک اشتر رفتیم و شهید شدیم.
در عملیات والفجر 8 مین منور منفجر شد؛ یک بچه بسیجی یا علی گفت و خود را روی مین منور با هزار درجه حرارت انداخت و زغال شد تا منطقه روشن نشود و بچه ها لو نروند و خط بشکند. اینها شریف ترین بچه های این مملکت بودند.
امظا.
شهادت از جنس دخترانه
بسم الله الرحمن الرحیم
باتو می گویم مروه ی نجیب!
تا این زمان نمی دانستم شهادتی باشد که فقط خاص ماست، مال ما...
دخترانه ی دخترانه...
نمی دانستم همین چادر و روسری که هر روز در مواجهه با غیر سر میکنیم، شهادت ساز است؛
مثل ایمان، مثل عقیده، مثل طرز تفکر..
از امروز به چادرم به گونه ای دیگر نگاه خواهم کرد.
تلاشم را خواهم کرد.... تو دعا کن برای ما!!
مروه ی قهرمان!
حالا می فهمم معنی آن جمله را که پیر دوست داشتنی وفرزانه مان می گفت:
قرآن کریم انسان ساز است وزن نیز....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ-
مروه شربینی به علت داشتن حجاب،
مورد توهین وتهدید یک جوان نژاد پرست در شهر سدن آلمان قرار گرفته بود. بعد از شکایت وحضور در دادگاه، مورد حمله وحشیانه متهم قرار گرفت ودر برابر چشم قاضی، کارمندان، همسر وفرزند خردسال خود، به طرز فجیعی با 18ضربه چاقو، در حالی که باردار بود ، به قتل رسید وبه « شهیده حجاب » معروف شد.
برگرفته از پرنیان پاکدامنی
امظا.
بخشی از سخنان آقای ازغدی
برادرانی که در والفجر 8 آموزش غواصی می دیدند، در زمستان، شبی 6 تا 7 ساعت در آب سرد بودند و وقتی که از آب بیرون می آمدند ،پنجه هایشان از شدت سرما قفل می شد. گاهی با 40 درجه تب، داخل آب می شدند و یکی شان می گفت که در آب هم عرق می کنم؛ ولی وقتی می گفتند امشب استراحت کن، پاسخ می داد که مسئله آزاد کردن کل بشریت و اجرای احکام دین است؛ آنان این گونه بودند. از آب اروند که بچه ها می خواستند عبور کنند، یکی از برادران غواص به دیگری - که هر دو شهید شدند - گفت: جایی که ما آموزش دیده ایم، عرض آب این قدر نبود؛ شدت آب هم این قدر نبود؛ این جا کوسه دارد؛ امشب چه می شود؟ آن دهاتی 19 ساله پاسخ داد: تو ابتدا توحید خود را اصلاح کن؛ چون اگر این طرف اروند دلت آرام است و آن طرف اروند ناراحت هستی، معلوم می شود که خدای این طرف اروند را خدای آن طرف نمی دانی. به او گفت: ما امشب وارد آب می شویم و اگر عراقی ها ما را نزنند، کوسه ها می زنند و اگر کوسه ها نزنند، آنها می زنند. اگر هیچ کدام نزنند، ما لابه لای تله های انفجاری گرفتار می شویم؛ ولی من امشب وارد آب می شوم تا به امام خبر بدهند که بچه ها به آب زدند. امام باید از ما راضی باشد. می گفت: اصلاً برایم مهم نیست که از آب بیرون بیایم؛ برای من مهم است داخل آب بشوم. مگر چند نمونه از این بچه ها در کل تاریخ ایران بوده اند که ما با خون این بچه ها این قدر راحت معامله می کنیم؟
عقدآسمانی
بسم الله الرحمن الرحیم
در سپاه، علاوه بر برادران، سه خواهر ایثارگر و شجاع نیز خدمت می کردند که به غیر از
فعالیت در امور آموزش و پرورش و بخش جهاد سازندگی شهر بانه، قسمتی از وقت خود را
صرف کمک به برادران سپاه می کردند و بازجویی و مراقبت از زندانیان زن را بر عهده
داشتند. متأسفانه یک روز، در اثر حادثه ی دلخراشی یکی از این خواهران به شدت زخمی شد
و پیکر نیمه جان او توسط «محمود خادمی»(فرمانده سپاه) به بیمارستان انتقال یافت. حدود یک
سال از فعالیت این خواهر در شهر بانه می گذشت – اهل تهران بود و نسبت به خواهران دیگر
کوشاتر. پس از چند ساعت محمود با چهره ای برافروخته و غمگین به سپاه بازگشت و باحالتی
خاص خبر شهادت آن خواهر را علام کرد. البته من در آن روز برای انجام مأموریتی به باختران
رفته بودم اما از بچه هایی که در آن صحنه حضور داشتند شنیدم که محمود بعد از اعلام خبر
اضافه کرده بود که: «بچه ها من هم دیگر عمری نخواهم داشت، شاید خواست خدا بود که عقد
ما در دنیای دیگری بسته شود.» چندی پس از شهادت آن خواهر، محمود نیز در حادثه ی
دلخراشی به شهادت رسید.
کتاب فرمانده من
این درد را دیگر به که باید گفت؟
قبلا نوشت1: کسانیکه این پست را میخوانند بدانند شخص نویسنده از بعضی قسمتهای کلمات بعدی به هیچ وجه بری و پاک نیست...
قبلا نوشت2: این کلمات "دغدغه" اند...دغدغه ای فرای بدحجابی... دغدغه ای در دختران باحجاب... الگو زهرا(س) است و بس... باقی حرفها دروغ است بانو!
خواهرم! چادرت را در بیاور... اینجا جای تو نیست... تو میخواهی سالهای بعد همسر یا مادر یا خواهر یا دختر یا اصلا خودِ شهید آخرالزمان باشی؟
خواهرم! قسمت میدهم به هرآنچه قبولش داری... آن لباس بندگی را به در کن از تن رنجورت...
خواهرم! تو را به زهرا (س) قسمت میدهم حرمت چادر را حفظ کن! میدانی ما خون داده ایم برای این پارچه سیاه! میدانی "خون" یعنی چه؟ ما داریم هر روز کنایه طعنه فحش ناسزا و ... میشنویم برای این لباس...
خواهرم! وقتی با دوست پسرت هستی درش بیاور! وقتی هنوز صدای بلند خنده ات دل جوانی را می لرزاند درش بیاور...وقتی هنوز یادنگرفته ای چگونه باید با آنها باشی درش بیاور...
خواهرم! این روزها تو خوب میدانی دیگر چادر من و تو تنها یک لباس نیست... این روزها چادر یعنی تفکر! یعنی زهرای مرضیه(س) را شادکردن... بیا و دل خوشی اش را به خودت نابود نکن!
دهانت را با آن بپوشان و بینی ات را ... آنقدر که خفه شوی... ولی وقتی چشمهایت را به چشمهایشان میدوزی و دهانت را به هر چرتِ بیهوده ای میگشایی درش بیاور...
و..آنها! که وبگردی میکنند... حجاب در صورت است و در سیرت! در رفتار..گفتار... کاش بدانند اگر با آنها حتی در دنیای مجازی ارتباط دارند باید حجابشان را رعایت کنند... این بار چادر حیا سر کنند روسری پاکدامنی و لباس زیبای عفت... شانشان ...شان انسانیت...شان حیا و عفت ... شان زیبای حجاب است... و حجاب تنها در ظاهر نیست...
بیشتر از همه آزار میبینی از دختران سیاه پوشی که به "نام" امام زمان(عج) وارد میشوند در جنبش ها گروه ها ... دوست دارند امامشان را بیاورند... ولی خواسته یا ناخواسته چشم را هم کور میکنند... فکر میکنند شادیشان تنها در گرو "با امثال خودشان بودن" است، پس باید به هر قیمتی این شادی فراهم شود...توهین به پسرها... مسخره کردن آنها...غیبت...نام گذاشتن روی آنها...
کاش حداقل اهداف و نیاتشان پاک باشد!... کاش اینکه میبینیم در بند"اشخاص" هستند و هدف را از یاد برده اند دیگرادامه نیابد... در بند انگشت "طرف" و انگشتر او و کت و شلوارش و موهایش و ریش و سبیل و ...
استغفرالله! خدایا به تو پناه میبرم! چادری ها را حفظ کن!
حرف من این است: قبول! میگویی زندگی ات را تغییر داده؟ میگویی متحولت کرده؟ سوال داری در ذهنت؟ ارادت خاص داری به او؟ همه اینها قبول...
خواهر گلم! الهی من به قربان چشمهای پاک و معصوم و قلب ساده ات!
چرا خودت پی ارزش هایت نمیروی؟ تا اینجا غافل بودی؟؟ خواب بودی؟ اوکی! الان که بیدار شدی... بانو زهرا(س) و بانو زینب(س) راضی اند از نیات و افکارت... اصلا تو بگو رفتارت!گفتارت!
آخر گناه چرا؟ چرا اینهمه جَو؟ تو را چه شده است مگر؟ چه اهمیتی دارد برایت
این چیزها:
-انگشترش عوض شده...نه؟
-نه...امروز اصلا حالش خوب نیست...
-چقد شیطونه...
-به نظرت زن داره؟
-نه بابا... مث زیگیل میمونه...
-میدونید آقای... من یه مدت تو ....(یه چیز بی ربط مثلا انجمن کشتی بانوان ایران) بودم!
این است فضای گروههای دخترانه ای که برای آقا و سرورشان زمینه سازی میکنند؟؟ این است؟؟
این درد را دیگر به که باید گفت؟ شما بگویید!
پ.ن: چند بند آخر را "بعضی"ها دقیق بخوانند...
بعدا نوشت:
۱-اولش گفتم آخرش هم میگویم من از این کلمات بری و پاک نیستم این پست تلنگری بود در درجه اول به خودم و دوم به کسانیکه مثل من فکر میکنند...
۲-کسی که جور دیگری فکر میکند دلیلی نمیبینم برای ناراحتیش... شاید من تند رفتم ولی "اصل مطلب" را که با یک تحلیل ساده میشد درک کرد...![]()
۳-این نوشته کلی بود ... من از درون آدمها خبر ندارم فقط انتقادی بود به برخی رفتارهای اجتماعی دختران محجبه... "رفتار ا ج ت م ا ع ی" ... شیعه سعی میکند سوظن همکیشش را تحریک نکند...
۴- مومن آیینه برادرش است... اگر آیینه مقعر است یا محدب آن را نمی شکنند ... "تخت"ش میکنند...
۵- معذرت میخواهم از کسانیکه :::ن ا ر ا ح ت:::: شدند اگر احساس کردند به عزتشان خدشه وارد شده
۶- پر واضح است همه دختران چادری اینطور نیستند خصوصا آنها که در حوزه مهدویت فعالیت میکنند... مسئله اینجاست:شیطان به عزت پروردگارم قسم خورده....
۷-الهی! اعوذ بک من علم لا ینفع....

چرا باید بگوییم "امام" خامنه ای؟

بسم الله الرحمن الرحیم از دیدگاه رسول اکرم (ص)
بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم از دیدگاه رسول اکرم (ص) :
قرآن: بسم الله الرحمن الرحیم ،
1- ظاهرش حکمت است.
2- باطنش دانش است.
3- ظاهرش نیکو است.
4- عجایبش قابل شمارش نیست.
5- غرابتش شناخته نمی شود.
6- چراغ های هدایت است.
7- هادی از گمراهی است.
8- منازل حکمت است.
9- بیان از نابینایی است.
10- نگهدارنده از لغزش است.
11- روشنی از اندوه هاست.
12- نگهدارنده از هلاکت است.
13- رشد از گمراهی است.
14- بیان از فتنه هاست.
15- رساننده از دنیای بسوی آخرت است.
16- کمال دین امت است.
ادامه دارد....
اللهم عجل لولیک الفرج
امظا.
پی نوشت ها:
شناخت نامهای قرآن،ص 135-136
شبر و شبیر کیستند؟
بسم الله الرحمن الرحیم
هنگامی که فاطمه (س) حسن(ع) را زایید ، به علی (ع) فرمود : برایش نامی بگذار . علی (ع) فرمود : من نمیتوانم قبل از رسول خدا برایش نام بگذارم . در آن هنگام رسول خدا وارد شد ازعلی (ع) پرسید : برای این مولود نام تعیین کرده ای؟ علی عرض کرد: من نمیتوانم بر شما سبقت بگیرم. حضرت فرمود: من هم قبل از خدا نمیتوانم برایش نام بگذارم ، پس خداوند به جبرئیل وحی کرد که برای محمد (ع) فرزندی زاده شده به زمین نازل شو و از قول من به محمد سلام برسان و به وی ولادت مولود را تهنیت بگو و بعد هم بگو که خدا میفرماید : علی از تو به منزله هارون است از موسی پس نام فرزند او را به نام فرزند هارون کن.
جبرئیل به زمین هبوط کرد به حضرت رسول تهیت گفت و بعد هم گفت : خداوند امر کرده تو او را به نام فرزند هارون بنامی . حضرت از جبرئیل پرسید : نام فرزند هارون چه بوده ؟ جبرئیل گفت: شبر. محمد (ع) فرمود: زبان من عربی است در این زبان نام شبر چیست ؟ جبرئیل گفت : حسن . پس نام او را حسن بگذار.
وقتی که حسین(ع) هم متولد شد، باز خداوند به جبرئیل فرمود : برای محمد فرزندی متولد شده برو به زمین از قول من به وی سلام برسان و تبریک بگو و بعد هم بگو خداوند میفرماید : علی از تو به منزله هارون است از موسی فرزند او را به نام فرزند هارون بنام . جبرئیل به نزد پیامبر آمد ، فرمان الهی را ابلاغ نمود. حضرت پرسید: نام دوم فرزند هارون چه بوده است ؟ جبرئیل گفت : شبیر. حضرت فرمود : در زبان عربی چیست؟ جبرئیل گفت : حسین
(حدیث قدسی ص 473)
امظااز دفتر خاطرات شهید چمران...
1- کتک مفصل
ماه رمضان بود. روزی یک تومان به من میدادند تا نان برای افطار بخرم. بعداز ظهر،
در مسجد، فقیری به من مراجعه کرد. از فقر خود گفت و من تنها سکه ام را به او دادم
و موقع افطار بدون نان به خانه برگشتم. کتک مفصلی خوردم و نگفتم که پول را به فقیر
داده ام. نمی خولستم حتی در غیاب او منتی بر سرش بگذارم.
2-لرزیدن مثل فقیر
شبی تاریک، هنگام بازگشت، در میان برف زمستان، فقیری را دیدم که در سرما میلرزید
نمی توانستم برای او جای گرمی تهیه کنم.تصمیم گرفتم که همه ی شب را مثل آن فقیر در
سرما بلرزم و از رخت خواب محروم باشم. این چنین کردم و تا صبح از سرما لرزیدم و به
سختی مریض شدم، چه مریضی لذت بخشی بود.
3-غم مردودی همکلاسی
هنگامی که یکی از دوستان هم کلاسی ام در امتحان مردود شد، آن چنان غمش بر دلم نشست که
زار زار گریستم، به طوری که خود او ناراحت شد و مرا آرام کرد که اشکالی ندارد، ناراحت نباش.
امظا.
سفارش خدا به انسان
بسم الله الرحمن الرحیم
بگو بیایید از آنچه خدا برای شما حرام کرده همه را بیان کنم ، اینکه شرک به خدا به هیچ وجه نیاورید و درباره پدر و مادر خود احسان کنید . اولاد خود را به خاطر فقر نکشید، ما شما و آنها را روزی میدهیم و به کارهای زشت آشکار و نهان نزدیک نشوید و نفسی را که حرام کرده به نا حق بقتل نرسانید شما را خدا بدان سفارش نموده که تعقل کنید و هرگز به مال یتیم نزدیک نشوید تا آنکه به حد رشد و کمال رسد و به راستی کیل و وزن را تمام دهید که ما هیچ کس را به قدر توانایی تکلیف نکرده ایم و هرگاه سخنی گویید بعدالت گویید هر چند درباره خویشان باشد و به عهد خدا وفا کنید این است سفارش خدا به شما باشد که متذکر شوید . همانا این است راه راست پیروی آن کنید و از راههای دیگر که موجب تفرقه و پریشانی شماست متابعت مکنید ، این است سفارش خدا به شما باشد که پرهیزکار شوید.
سوره انعام 153-151
بسم الله الرحمن الرحیم وسه هزار نام درسه نام
بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم وسه هزار نام درسه نام
در روایت آمده است:« خداوند تبارک وتعالی سه هزار نام دارد،هزار نام مخصوص فرشتگان
مقرب است که آنان می دانند؛ هزار نام مخصوص پیامبران ونهصد ونود ونه نام مربوط به امت
هاست.وخداوند از آن سه هزار نام یک نام را برای خود برگزیده وهیچ ملک ونبی مرسلی ازآن
خبر ندارد واین اسم را مخزون وسرّ مکنون گویند.
از نهصد ونود نه اسم که سهم امت هاست، سیصد اسم در«تورات»ذکر شده است وسیصد اسم
در «زبور» وسیصد نام در«انجیل» ونود ونه اسم در«قرآن» وچون امت محمد(ص) بهترین
امت هاست خداوند مجموع معانی آن سه هزار نام را در سه اسم خود که در«بسم الله الرحمن
الرحیم» وجود دارد وبه ودیعت نهاده وهریک را به معنای هزار اسم خود قرار داده وبه امت
اسلام ارزانی داشته تا هربنده ای که این سه اسم ومعنای آن ها را بداند چنان باشد که تمامی
نامهای خداوند راخوانده ودانسته است.1
رسول خدا(ص) فرمود: شیطان به پیشگاه خداوندعرض کرد: پروردگارا! برای تمامی مخلوقاتت
روزی ووسیله ی زندگانی( خوردنی وآشامیدنی) قرار داده ای وهیچ یک از آنان را فروگذار
نکرده ای، پس روزی من چیست؟
خداوند متعال فرمود: آن چه نام من برآن برده نشود.(روزی توست).2
ادامه دارد......
اللهم عجل لولیک الفرج.
امظا
پی نوشت ها:
1.تفسیر فاتحه الکتاب ص66-67
2.کنز العمال،ج1،ص444
ما را "جوگیر" از این دنیا مبر....
*یکشنبه/صبح*
چشمهایش را درشت میکند و با خنده میگوید:
-زن و مرد جدا بودن!... تازه آخرشم که تو خونه عموی عروس قاطی شدن همه زنا روسری سرشون بود....
بعد دوباره انگار چیزی یادش آمده باشد:
-زنا نشسته بودن...اصلا نمی رقصیدن! خیلی مسخره بود...
*پنجشنبه*
رنگ نارنجی لاک ناخنش با حاشیه شالش ست بود... تا جایی که میشناختمش ناخن های واقعیش را
ندیده بودم...
-از هر10 نفری که میفهمن اسم بچه مو گذاشتم "علی" 9 نفر میگن : این چه اسمیه گذاشتی...؟؟!!
ولی من پشیمون نیستم به خاطر اینکه واقعا بهشون معتقدم...
سعی میکنم تعجبم را پشت خنده های مصنوعی ام مخفی کنم... چنان عاشقانه از ائمه میگوید که ...
بعضی چیزها را هرچه فکر میکنم نمیفهمم...
*یکشنبه/بعد از ظهر*
خواستم بگویم...آخر دوستش دارم نمی خواهم گناه...
-نمیشه! وقتی کسی که دوستش داری ، کنارته نمی تونی کلا بیخیال باشی... اس ام اس و زنگ
حداقلشه!
پس یعنی کنترل نگاه =کشک ، حفظ حریم ها با نامحرم =دوغ ، خندیدن و شوخی با نامحرم
هم=ماست(به استثنای کبوترهای عاشقی که همدیگر را دوست دارند ولی به هر دلیلی علیرغم
خواسته خودشان هنوز محرم نشده اند!)
وقتی خانه از پای بست ویران می باشد یعنی برویم کشک بسابیم! یعنی تو خودت را بکش ولی چادری
ها و ریشدارها(بخوانید ریشه دارها) اجازه دارند هر...
*یکشنبه/عصر*
غصه دارم این روزها آقا(علیک السلام) زیاد! فقر بدبختی فلاکت بیماری ازدواج .... ته ته تهش را که
میگیری یک نخش میرسد به نبودنت... کاش بفهمیم...
از شهادت گفتن و آن را خواستن از تو کمی برای من یکی خنده دار است...
آه ای گناه...! چقدر از تو پرم!...
خودت را میخواهم ولیعصر(عج)! خود خود خودت....بیا که ما هنوز خیلی کوچکیم بیا که بزرگ شدن
سخت است آقا... سخت میدانی یعنی چه؟
یعنی تو برای من گریه کنی و من برای تو...
خدایا! نباشد که ما از جوانانی باشیم که یک ماه و شش ماه و یک سال و دوسال ... فهمیدند که او
نیست
خدایا! زندگی ما را از "جَوّ" خالی و مصون دار و ما را "جوگیر" از این دنیا مبر....
پ.ن: عبدالحسین شاه زید! وقتی گفت: حجاب تنها قانونی است که در کشور اجرا میشود به عکست
نگاه کردم و آرام شدم... راستی میدانستی چشمهایت چه آرامشی دارند؟ آرام در دل میگویم: کدام
قانون دنیایی خون سرخت را اجرا میکند؟
چه تماشایی میشوی آنگاه که با مولا حسین(ع) به نماز بایستی...
امظا.

خداوندا ! اهل دنیا کدامند واهل آخرت کدام ؟
بسم الله الرحمن الرحیم
ای احمد، من دنیا و اهل آن را دشمن میدارم و از آنها بدم میآید ولی آخرت و اهل آخرت را دوست میدارم
حضرت محمد عرض میکنند :خداوندا اهل دنیا کدامند واهل آخرت کدام ؟
خداوند میفرماید : اهل دنیا کسی ایست که زیاد بخندد و زیاد بخوابد و زیاد خشمناک بشود و کمتر راضی باشد و به هر کس بدی کند، از او معذرت نخواهد و هر کس از او معذرت بخواهد آن را قبول نکند . هنگام اطاعت خدا کسل است. ولی موقع ارتکاب گناه شجاع و جری است. آرزوهای دور و دراز دارد در صورتیکه مرگش به وی نزدیک است .از نفس خود حساب نمیکشد . زیاد حرف میزند ولی نفعش به مردم کم است .از خدا نمیترسد ولی هنگام مشاهده غذا شاد و خندان میشود . بدان که اهل دنیا هنگام رفاه و وسعت رزق، به خداوند شکر نمیکنند و در مقابل بلاها هم صبر نمیکنند. خود را با آن کارهایی که نمی کنند تعریف مینمایند و مردم را به چیزهایی دعوت میکنند که خودشان ندارند و بدیهای دیگران را به رخشان میکشند .
حضرت محمد عرض کردند: خداوندا،غیر از این عیبها آیا دراهل دنیا خوبی هم هست؟ خداوند فرمود : ای محمد ، عیوب اهل دنیا زیاد است. در وجود آنها جهالت و حماقت است و در مقابل کسی که به آنها تعلیم میدهد تواضع نمیکنند و هم در نفس خود، خود را عالم میدانند ولی آنها در نزد عرفا جاهلند.
قطره ای از نهج البلاغه
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا! تویی سزاوار ستایش های نیکو، بسیاروبیشمارتو را ستودن، اگرتو را آرزو کنند پس بهترین آرزویی واگر به تو امید بندند ،بهترین امیدی .
خدایا! درهای نعمت برمن گشودی که زبان به مدح غیرتو نگشایم و بر این نعمت ها غیر از تو را ستایش نکنم، و زبان را در مدح نومید کنندگان، و آنان که مورد اعتماد نیستند باز نکنم .خداوندا! هر ثنایی که از سوی ستایش شده پاداشی دارد، به تو امید بستم که مرا به سوی ذخائر رحمت و گنجهای آمرزش آشنا کنی . خدایا! این بنده توست که تو را به یگانگی میخواند، و توحید و یگانگی تو را سزاست و جز تو کسی را سزاوار این ستایشها نمی داند .خدایا! مرا به درگاه تو نیازیست که جز فضل تو جبران نکند، و آن نیازمندی را جز عطا و بخشش تو به توانگری مبدل نگرداند، پس در این مقام رضای خود را به ما عطا فرما، دست نیاز ما را از دامن غیر خود کوتاه گردان که (( إنَّکَ علَی کُلِ شَِی ءٍ قَدیر))
ارزش عالم و بی ارزشی جاهل
دانا کسی است که فدر خود بشناسد، و در نادانی انسان این بس که ارزش خویش نداند .
بدترین افراد نزد خدا کسی است که خدا او را به حال خود واگذاشته تا ازراه راست، منحرف گردد و بدون راهنما برود، اگر به محصولات دنیا دعوت شود تا مرز جان تلاش کند، اما چون به آخرت و نعمتهای گوناگونش دعوت شود، سستی ورزد،گویا آنچه برای او کار میکند، واجب و آنچه نسبت به آن کوتاهی و تنبلی می کند از او نخواسته اند .
امظا.
بسم الله الرحمن الحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت رسول(ص) می فرماید: اولین چیزی که قلم به نوشتن درآورد«بسم الله الرحمن
الرحیم» بود. پس درآغاز هرکاری این آیه شریفه را بنویسید که این آیه مقدس از آسمان نازل
شده است.1
تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم:
عبد الله ابن سنان می گوید: ازامام صادق (ع) درباره تفسیر ومعنای «بسم الله الرحمن
الرحیم» سؤال کردم آن حضرت فرمود: حرف «ب» یعنی بماءٌ وعظمت حضرت احدیت.حرف
«س» شأن وجلال خداوند.حرف «م» مجد وشکوه خداوند خواهد بود وبعضی برآنند که حرف
«م» برمالکیت مطلق وحقیقی پروردگار دلالت دارد.«الرحمن» نسبت برهمه آفریده شده
هاوموجودات (دراین جهان) دلسوز ومهربان است.«الرحیم» (درجهان پس از مرگ وآخرت) تنها
نسبت به مؤمنان رحیم وبخشنده است.2
جامع ترین وکاملترین نام خداوند:
بسم الله جامع ترین وکامل ترین نام خداوند است وهمه صفات اورا یکجا بازگو می کند اما نام
های دیگر اشاه به بخشی از کمالات او است؛مانند خالقیت ورحمت او ومانند او.
امام صادق(ع) می فرماید: بسیار می شود که برخی از شیعیان بسم الله را درآغاز کارشان
ترک می گویند وخداوند آنها را با ناراحتی مواجه می سازد تابیدار شوند وضمنا این کار ازنامه
اعمالشان شسته می شود.3
ادامه دارد.....
اللهم عجل لولیک الفرج....
امظا.
پی نوشتها:
1.جامع الاخبار،ج2،ص632
2.بحار الانوارج85،ص51
3.سفینة البحار،ج1،ص633
فکرپریشان درنماز
بسم الله الرحمن الرحیم
فكر پریشان در نماز
سید هاشم امام جماعت مسجد «سردوزك» بعد از نماز منبر رفتند. در ضمن توصیه به لزوم
حضور قلب در نماز فرمودند: روزی پدرم میخواست نماز جماعت بخواند. منهم جزء جماعت
بودم ناگاه مردی به هیئت دهاتی وارد شد. از صفوف عبور كرد تا صف اول و پشت سر پدرم
قرار گرفت. مؤمنین از این كه یك نفر دهاتی در صف اول ایستاده ناراحت شدند. او اعتنایی
نكرد و در ركعت دوم در حال قنوت، نمازش را فُرادا كرد و نمازش را به تنهایی به اتمام رساند.
همان جا نشست و مشغول نان خوردن شد. چون نماز تمام شد مردم از هر طرف به او حمله
و اعتراض كردند او جواب نمیداد. پدرم فرمود: چه خبر است؟ گفتند: مردی دهاتی و جاهل به
مسجد آمد و در صف اول پشت سر شما اقتدا كرد. آنگاه وسط نماز قصد فُرادا كرده و پس از
اتمام نماز، نشسته نان میخورد. پدرم به آن شخص گفت چرا چنین كردی؟ در جواب گفت:
سبب آن را آهسته به خودت بگویم یا در این جمع بگویم؟ پدرم گفت كه در حضور همه بگو؟
گفت: من وارد این مسجد شدم به امید اینكه از فیض نماز جماعت با شما بهرهمند شوم. چون
اقتدا كردم، دیدم شما در وسط حمد از نماز بیرون رفتید و در این حال واقع شدید كه من پیر
شدهام و از آمدن مسجد عاجز شدهام، الاغی لازم دارم پس به میدان الاغ فروشها رفتید و
خری را انتخاب كردید. و در ركعت دوم در خیال تدارك خوراك و تعیین جای او بودید. من عاجز
شدم و دیدم بیش از این سزاوار نیست با شما باشم، لذا نماز خود را تمام كردم این را بگفت و
رفت. پدرم بر سر خود زد و ناله كرد و گفت: این مرد بزرگی است او را بیاورید: من با او كار
دارم. مردم رفتند كه او را بیاورند، ناپدید گردید، و دیگر دیده نشد.[1]
[1] .راهنمای سعادت، ص152.
امظا
جمعه آخر ماه مبارک رمضان
امظا
(بحارالانوار ج98،ص172)



بسم الله الرحمن الرحیم